هرگونه حسی که به من بخشیدی


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ :
بازدید : 472
نویسنده : نوری
براي نمايش بزرگترين اندازه كليك كنيد

تو را با هرگونه حسی که به من بخشیدی

 تو را با بودن یادت،

که آرامش این خاطر تنهاست...

تو را در اعماق این جانم،

تو را هرگونه هستی و خواهی بود

تو را در آغاز و پایانم

دوستت دارم...

تورا دوست دارم و نگویم با کس این رازم،

مبادا عاشقت گردند،

دور سازند ز این حال پریشانم.

 تو را می خوانم و دانم، به باورهایت دل بستم

 تو را هرجا که هستی و بدین گونه زمن دوری،

هویدا گشته ای در دل،

به دستت می دهم دستم...

 منم آری

منم که عاشقت گشتم در این شبهای بارانی

تویی که لایق این حس،

 تویی که آرزوم گشتی...

بدین روزها که افسردم، پریشانم ز درد تو،

منم که خاطرم باتوست، تویی که مرحمم گشتی.

  همه روزهای پاییزی، خیالت ریشه در ذهنم

نمی دانی چه ها کردی؟

به باران نغمه می خوانم، چنین مغموم و گریانم...

 به عمری که گذر کردم،

 نگفتم با تو این عشقم

ولی دیگر توانی نیست، بدان این راز پنهانم

بدان که بودنم باتو،

نفس هایی که باقی ماند،

همه یکسر تو را خواهند...

منم بی تو چنین تنها، منم نالم ز این غمها ،

بدان این راز پنهانم

بدان این راز پنهانم ...

 

 



مطالب مرتبط با این پست :

بهترین ها از دنیای دف نوازي و موسيقي سنتي، دنياي هنر و هنرمندان

شما از 1 تا 20 چه نمره ای به وبسایت میدهید؟

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان پلاک 10 و آدرس plak10.loxblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.

 






RSS

Powered By
loxblog.Com